استفاده از شاخص ها در ارزیابی برنامه

ساخت وبلاگ

در این پایگاه داده از اصطلاح "ارزیابی برنامه" برای شامل (1) نظارت روتین و (2) اشکال مختلف ارزیابی استفاده می شود: فرآیند ، نتایج (یا عملکرد) و تأثیر."ارزیابی" ممکن است به هر جنبه ای از ارزیابی برنامه اشاره کند.

نظارت روتین و ارزیابی فرآیند - و همچنین ارزیابی نتایج - اندازه گیری نحوه کار یک برنامه برای دستیابی به نتایج مطلوب (Adamchak et al. ، 2000). برخی از سازمان ها ، از جمله USAID ، این بخش از "نظارت بر عملکرد" را در نظر می گیرند زیرا از آنها برای تصمیم گیری در مورد اینکه آیا و چگونه می توانند برنامه ها را اصلاح کنند ، به سرمایه گذاری در برنامه ها و غیره استفاده می شوند. این تغییرات را می توان به خود برنامه نسبت داد. به طور خاص:

نظارت بر ردیابی روتین فعالیت های یک برنامه با اندازه گیری به طور منظم و مداوم در صورت انجام فعالیت های برنامه ریزی شده انجام می شود. از آن برای ردیابی تغییرات در عملکرد برنامه به مرور زمان استفاده می شود. نظارت به عنوان ارزیابی فرآیند گفته شده است زیرا بر روی فرایند اجرای متمرکز است و به دنبال تعیین چگونگی اجرای یک برنامه است ، چقدر اجرای از سایت به سایت دیگر متفاوت است و آیا این برنامه از افراد مورد نظر و با چه هزینه ای سود می برد (اندازه گیری اندازه گیری ، 2007).

ارزیابی نتایج ، میزان تغییر تغییر با اهداف برنامه را اندازه گیری می کند. بسیاری از ارزیابی ها بر تغییر در دانش ، نگرش ها و رفتارهای (1) مشتری/شرکت کنندگان در برنامه یا (2) اعضای مخاطب در نظر گرفته شده در جمعیت در کل (به عنوان مثال ، زنان در سن تولید مثل) تمرکز دارند. با این حال ، "نتایج" ممکن است به تغییر در سیاست های مربوط به بهداشت باروری ، روشهای مدیریت ، سیستم های لجستیکی ، کیفیت مراقبت در مراکز درمانی و سایر جنبه های محیط تأمین اشاره کند. همچنین به این ارزیابی عملکرد گفته می شود. مطابق "سیاست ارزیابی USAID" (2011) ، ارزیابی عملکرد اغلب شامل مقایسه هایی از قبل و بعد از یک پروژه یا مداخله است ، اما آنها به طور کلی فاقد یک ضد خلاف دقیق هستند.

اقدامات ارزیابی تأثیر نه تنها تغییراتی که رخ داده است ، بلکه میزان این تغییر به یک مداخله برنامه مشخص است. آنها در ابتدای یک برنامه (برای تهیه یک پایه) و در پایان ، به جمع آوری داده ها نیاز دارند و نه در فواصل مکرر در حین اجرای برنامه. آنها همچنین به یک طرح مطالعه به خوبی برنامه ریزی شده با یک گروه کنترل یا مقایسه نیاز دارند تا اندازه گیری کنند که آیا تغییرات در نتایج را می توان به برنامه نسبت داد. ارزیابی تأثیر که در آن مقایسه بین ذینفعان که به طور تصادفی به گروههای درمانی یا گروه کنترل اختصاص می یابند ، قوی ترین شواهد مربوط به رابطه بین رویکرد جدید (به عنوان مثال ، مداخله) و نتیجه را ارائه می دهد. این نوع ارزیابی به احتمال زیاد هنگامی انجام می شود که یک فعالیت یا پروژه شامل یک رویکرد جدید باشد که انتظار می رود در مقیاس یا دامنه گسترش یابد.

علت

بیشتر برنامه ها هدف از دستیابی به نوعی تغییر در سطح جمعیت (در بین عموم مردم) یا در سطح برنامه (در بین مشتری یا شرکت کنندگان در برنامه) دارند. هدف از بسیاری از ارزیابی های برنامه ، اندازه گیری اینکه آیا این تغییر رخ می دهد. با این حال ، ارزیابی های نسبتاً کمی به اندازه ایجاد علت و معلولی بین برنامه و تغییر انجام می شود (به عنوان مثال ، ارزیابی تأثیر که امکان انتساب را فراهم می کند).

شاخص ها به خودی خود تعریف نمی کنند که آیا یک ارزیابی تأثیر می گذارد یا خیر. در عوض ، طرح مطالعه تعیین می کند که آیا فرد می تواند تأثیر (علیت) ایجاد کند. یک برنامه می تواند به هدف خود برسد ، اما نمی توان عواملی غیر از برنامه ("عوامل مخدوش") را که ممکن است مسئول تغییر باشد ، رد کند. تغییر در یک جمعیت معین (در صورت عدم وجود یک گروه کنترل) همچنین به عنوان نظارت بر نتایج یا "نظارت بر روند" شناخته می شود. بسیاری از سیاست گذاران کاملاً از این نوع ارزیابی راضی هستند ، به خصوص اگر نتایج نشان دهنده تغییر مطلوب در متغیر نتیجه باشد. آنها نگران عوامل مخدوش نیستند که ممکن است تغییر را نیز توضیح دهند. در واقع ، بسیاری نتیجه می گیرند که اگر تغییر مطلوب رخ دهد ، "برنامه تأثیر داشته است."در مقابل ، متخصصان ارزیابی می دانند که ردیابی ساده تغییر ، علیت را نشان نمی دهد.

برای نشان دادن علیت ، ارزیابی تأثیر مورد نیاز است. این باید شامل یک مداخله و یک گروه مقایسه (کنترل) با داده های جمع آوری شده قبل و بعد از برنامه برای نظارت بر تغییر در طول زمان باشد. تصادفی کردن شرکت کنندگان یا سایت ها به گروه های مداخله و کنترل ، دقیق ترین آزمایش علیت را ارائه می دهد. همانطور که گفته شد ، این نوع ارزیابی برای رویکردهای جدید و نوآورانه مفید است.

توجه: در این دو مثال ، شاخص ها می توانند یکسان باشند. آنچه در مورد دوم - و ارزیابی تأثیرگذاری در مورد دوم - امکان پذیر بود - طراحی مطالعه بود.(برای بحث بیشتر ، به Bertrand ، Magnani و Rutenberg ، 1996 ، فصل چهارم مراجعه کنید.)

سطح گزارش برای آژانسهای همکاری USAID

این شاخص ها برای استفاده در سطح ملی ارائه شده است (به عنوان مثال ، شیوع شیردهی ، درصد امکاناتی که پیشگیری از بارداری پس از سقط جنین ، درصد زنان باردار که کم خونی هستند). با این حال ، ارزیابان باید این شاخص ها را متناسب با نیازهای سازمان با استفاده از آنها تطبیق دهند. به عنوان مثال ، اگر یک پروژه در یک منطقه واحد یا مجموعه ای از ولسوالی ها کار کند ، این منطقه جغرافیایی به جمعیت مورد علاقه این پروژه تبدیل می شود. به همین ترتیب ، اگر یک پروژه نوجوان فقط در پایتخت کار کند ، جوانان در سنی خاص (احتمالاً توسط متغیرهای اقتصادی اقتصادی یا جغرافیایی تعریف شده است) در این شهر مخاطب مورد نظر می شود.

آژانس های همکاری USAID (سازمانهای پشتیبانی شده توسط بودجه USAID که کمک های فنی در سراسر جهان می کنند) باید نیازهای متعدد برای شاخص ها را برآورده کنند. اول ، آنها با همتایان میزبان کشور در ایجاد بهترین شاخص ها برای ارزیابی برنامه یا پروژه در سطح کشور یا در عوض ، منطقه منطقه ای یا سطح شهر ، همانطور که در بالا توضیح داده شد ، کار می کنند. علاوه بر این ، آنها ممکن است نیاز به گزارش نتایج کل کار خود در کشورهای مختلف به اهدا کننده داشته باشند. به عنوان مثال ، برای پروژه های تأمین شده توسط USAID ، علاوه بر گزارش در مورد شاخص های نظارت بر عملکرد در برنامه کار ، برابری جنسیتی جدید USAID و سیاست توانمندسازی زنان مستلزم آن است که یک یا چند شاخص جنسیتی USAID گزارش شود که آیا برنامه یا فعالیت دارای برابری جنسیتی است یا فعالیتتوانمندسازی زنان به عنوان یک هدف اولیه یا ثانویه صریح برای دستیابی به برنامه ریزی خانواده و اهداف بهداشت باروری. اطلاعات بیشتر در مورد برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان را می توان در وضعیت زنان و دختران و بخش های توانمندسازی و تعامل مردان این بانک اطلاعاتی یافت.

فارکس در ایران...
ما را در سایت فارکس در ایران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدرضا گلزار بازدید : 59 تاريخ : دوشنبه 7 فروردين 1402 ساعت: 14:45